به گزارش راهبرد معاصر؛ جو بایدن درگذشته که معاون رئیسجمهوری باراک اوباما بود، توافق هستهای ایران را بهعنوان دستاورد سیاست خارجی دولت، جشن گرفت. وی در جلب حمایت و پشتیبانی کنگره از این توافق نقش اساسی و تعیینکننده ایفاء کرد. اما در ماه می 2018م. علیرغم پای بندی و انطباق کامل ایران، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا ناگهان از توافق هستهای خارج و کارزار فشار حداکثری با تحریمهای جدید فلجکننده و حضور نظامی بیشتر ایالاتمتحده را در محیط پیرامونی ایران آغاز کرد. ایران در ژوئیه 2019م پس از آن که از لغو تحریمهای ایالاتمتحده ناامید شد، پای بندی خود را به تعهدات برجام کنار گذاشت.
بسیاری بر این انتظار بودند که جو بایدن در هنگام قدرتیابی سریعاً به توافق هستهای بازمیگردد؛ اما درحالیکه این توافق ششمین سالگرد تاسیس خود را در ژوئیه امسال رقم زد، آینده توافق و وعده روابط ایالاتمتحده با ایران که در احترام به عزت مردم ایران ریشه دارد، کاملاً با شک و تردید همراه است. از یکسو، جو بایدن، رابرت مالی یکی از اصلیترین مذاکرهکنندگان ایالاتمتحده برای برجام در دوران اوباما را بهعنوان نماینده ویژه آمریکا برای ایران منصوب کرد. ایالاتمتحده آمریکا همچنین با میانجیگری مذاکرهکنندگان اروپایی در وین به گفتگو با ایران پیوست. از سوی دیگر ، بسیاری از مقامات بایدن از ابتدا مواضع بدبینانهای اتخاذ کردند. آوریل هاینز مدیراطلاعات ملی در اظهاراتی گفت: « مسیر احیای برجام طولانی است.»
با توجه به این اظهارات، میتوان به این مسئله تأکید کرد که این ایالاتمتحده بود که برای نخستین بار از پای بندی به تعهدات برجام خارج شد. بایدن با فاصلهگیری از میز مذاکره، اساسا مواضع خصمانهی دولت ترامپ نسبت به ایران را حفظ و حتی آن را تشدید کرده است. در اواخر ماه ژوئن، ایالاتمتحده حملات هوایی علیه مواضع شبهنظامیان نیابتی ایران در سوریه و عراق ترتیب داد. در همان هفته، جو بایدن میزبان رئیسجمهور اسرائیل بود و بر تعهد راسخ و استوار واشنگتن از اسرائیل تأکید کرد. اعتقاد بر این است که اسرائیل به مجموعه حملات علیه ایران اقدام کرده که میتوان به ترور فخری زاده دانشمند ارشد هستهای ایران در سال 2020م و حمله به تأسیسات هستهای ایران در اوایل بهار امسال اشاره کرد.
دولت بایدن همچنین تحریمهای سخت گیرانه و شدیدی که ترامپ علیه ایران اعمال کرده بود، را حفظ کرد که این امر باعث رنج و مصیبتهای بسیار زیادی در ایران شده است. تحریمهای ثانویه در کنار تحریم علیه بانکهای ایرانی و بخش انرژی باعث شده تا کشورها و مؤسسات مالی از تجارت با ایران اجتناب کنند و این امر ایران را در انزوای مالی کامل قرار داده است. تحریمهای خرید دارو و دریافت مراقبتهای بهداشتی ؛ زندگی را برای ایرانیان دشوارتر کرده است و این محدودیتها بهخصوص در دوران بیماری همهگیر ویرانکنندهتر از هر زمان است. با تاخیر در فرایند واکسیناسیون و افزایش دوباره میزان مبتلایان، ایران یکی از کشورهایی است که در معرض خطر کمبود اکسیژن شدید در جهان قرار دارد و میتواند نظام بهداشتی ایران را تهدید به فروپاشی کامل کند. اوضاع وخیم اقتصادی ایران اجرای اقدامات ایمنی مانند تعطیلی موقت مشاغل یا کمک مالی به افرادی که قادر به کار نیستند را دشوار کرده است. تحت دولت ترامپ ، ایالاتمتحده حتی جلوی وام 5 میلیارد دلاری صندوق بینالمللی پول به ایران را برای کمک به مبارزه با بیماری همهگیر کووید 19 را گرفت. در ماه ژوئن همچنین دولت بایدن دستور کاهش تحویل ونتیلاتور و واکسن به ایران، ونزوئلا و سوریه را صادر کرد. این در حالی است که این امر با ارسال آن میتوانست جان بسیاری از افراد را نجات دهد.
دولت بایدن بهجای استفاده از فرصت برای بهبود روابط با ایران، به سیاست خارجی تهاجمی دوران ترامپ ادامه داده است. تحمیل طولانیمدت بحران اقتصادی و بهداشت عمومی که با تحریمهای ایالاتمتحده بدتر شده، تنها مردم عادی ایران باید هزینهی آن را پرداخت کنند. بنابراین ایالاتمتحده باید فوراً سیاست و مسیر خود را تغییر دهد و مسئولیت خسارتهایی را که ایجاد کرده، بر عهده بگیرد. ایالاتمتحده بهجای اتخاذ رویکرد مبتنی بر نظامیگری و خفقان اقتصادی، باید به انسانیت مردم ایران ارج نهد؛ قبل از اینکه خیلی دیر شود.